نورسبز

پیرو پست قبلی   برود...یابرگردد؟ "طرح چالش برانگيز آقای بزرگمهر حسین پور " پرنده از قفس رها شود؟ ،یا از بیم شکار توسط صیاد در کمین نشسته همچنان در قفس گرفتاربماند؟ ،جرأت بسمل شدن را به جان پذیرا باشد؟ به نظرم شاید یه ذره بی ربط باشه و جوابی منجز وگویا در خصوص پرسش بنیادین طراح نباشه، وشعری که من بهش استناد میکنم شاید موضوع مورد نظر شاعر عزیز(شاملو بزرگ) جوابی به پرسش این چنینی نبوده! به هرحال یک تفسیر موسع وقیاسی از هردو انگاره (طرح وشعر)کردیم! اما جواب با استناد به این شعر شاملو: (... در جهان پیرامنم  هرگز خون عریانی جان نیست  و کبک را هراسناکی سرب از خرام باز نمیدارد ...) + پرنده باید برود، باید برود،باید برود پ.ن:ازکلمات واصطلاحات حقوقی استفاده کردیم. بلی حقوقدانان اینگونه اند!(خیلی خودمو تحویل گرفتم) نورسبز...

باید مست بود تا سنگینی رقت‌بار زمان

که تورا می‌شکند

و شانه‌هایت را خمیده می‌کند را احساس نکنی،

مادام باید مست بود،

اما مستی از چه؟

از شراب از شعر یا از پرهیزکاری،

آن‌طور که دلتان می‌خواهد مست باشید...

بودلر_مست شوید

نورسبز...